نمانده چرا
در زمانه ما
رنگ مهر و وفا
عشق و صدق و صفائی
خدایـــا، خدایـــا، خدایـــا
کشد به کجا
کار اهل صفا
ای رقم زن ما
تابه کی ناروائی
خدایـــا، خدایـــا، خدایـــا
کجا بگریزم که غم نشناسد نشان مرا
چه چاره کنم تا زمانه بفهمد زبان مرا
غمم به سرو آتشم به دل و بسته لب ناله کردم
دلی نشود تا خبر زغمم نیمه شب ناله کردم
به جلوه همی در دل جمع خوبان نشسته توئی
به شکوه همی در پی عمر کوته فتاده منم
به خنده همی دامن از دست یاران کشیده توئی
به گریه همی سر به دامان صحرا نهاده منم
دگر چه بود لطف این زندگانی
تهی چو شود ساغر مهربانی
نمانده چرا
در زمانه ما
رنگ مهر و وفا
عشق و صدق و صفائی
خدایـــا، خدایـــا، خدایـــا
کشد به کجا
کار اهل صفا
ای رقم زن ما
تابه کی ناروائی
خدایـــا، خدایـــا، خدایـــا
سلام دویت عزیز مرسی از این همه کد اما اگه میشه لطفا بگو که کد اهرو کحا باید قرار بدیم
سلام.خسته نباشی به خاطر این سایت کا ر راه بنداز.الان که دیدم غیر از کار فنی به شعر و این حرفها هم علاقه داری خوشحال شدم.موفق باشی عزیز.
salam
khaste nabashid
agar eftekhar dahid mayelam ba ham tabadole linke dashte bashim lotfan nazaretan ra dar in mored bayan farmaid zemnan man az alagemandane weblog shoma bode va webloge shoma ra be dostanam moarefi kardeam
zemnan be ma ham sar bezanid va ma ra az nazarate saeb khod bahremand sazid bye.
سلام چرا این کدها اجرا نمی کنند؟
ایول دمت گرم واقعن کارت دوروسته
کتاب را ببند
و بیا اینجا روبروی من بنشبن
من حرفهای زیادی برای گفتن دارم چشمهایم را ورق بزن
حرفهای نا گفته ام را خودت بخوان
ببین زندگی چه زیباست
در مردمک محبت
ببین زندگی یک چیزی را کم دارد
نگاه های مهربانت را جاری کن
در نبض بی حس شهر
عاشقان همه بی عشق مرده اند
شعرها همه تمام شده اند کاش میشد باورت را برای من می فرستادی
من باورم تمام شده
باید برای خودم در فکر باوری نو باشم
نمی خوام حرف های پوچم را ادامه دهم
من بی عشق تو هنوز زنده ام
چشمهایت را باز کن
کتاب را ببند
تحریم رفراندوم با فشار و تورم زیاد که رزیم بر کشور حاکم گردانده به اقرار
مسیولین هم به طریقی می بینیم.مثلا
برخى مسوولان اداره کل کار و امور اشتغال خراسان شمالى از شمار کارگران روزمزد در این استان اظهار بی‌اطلاعى می‌کنند.
آنان معتقدند آمار این کارگران بسته به فصول مختلف سال در نوسان است و بدین دلیل نمی‌توان برآورد دقیقى از این کارگران ارایه داد. بعد چطور انتظار دارند از کسانی که ستون تولید و کشف صنعت سود اوری معادن ذخایر تولیدو نیروی محرکه کار همیشه طبقه کارگر بوده در این برهه وضیعت اسفباری را طی میکند انوقت مدیرکل کار و امور اجتماعى خراسان شمالی، می گوید نرخ بیکارى این استان ۱۳/۲ درصد می باشد: این رقم ۲/۳درصد بالاتر از میانگین در صد کشورى است.
وى افزود: متاسفانه ۶۴درصد از کارجویان این استان فاقد هر گونه مهارت حرفه‌اى هستند. چرا باید این چنین باشد. چرا نباید در ایام کار دوره های حرفه ایو تخصصی را ببینند. چرا نباید در جه سواد کارامدی برای طبقه کارگر هرچه بیشتر بالا ببرید تا کیفیت و راندوان کار را ارزش داده چون مزد و دوام ادامه کار این قشر محروم برا ورده شود. مادام که هرگونه تبعیض جنسی در جامعه بوده واز برابری کامل حقوق زنان ومردان در همه شئونات اقتصادی واجتماعی اثری یافت نمی شود. مادام که
هرگونه تهدید، فشار‌و‌مزاحمت ، تبعید و دستگیری و اخراج کارگران به دلیل فعالیتهای صنفی و اجتماعی در جامعه هر روز بیشتر و بیشتر میشود. چه انتظاری است به قولی
"محمود احمدى می گوید" پایین‌بودن میزان سرمایه‌گذاری، نابسامانى بخشهاى زیربنایى استان مانند راهها و حمل و نقل را از دلایل اصلى نرخ بیکارى دانسته. چرا با این کلمات خودتان را می فریبید.چراحقیقت را بازگو نمیکنید به کدام گور میروید.
این مسوول اظهار عقیده کرد: براى کاهش آمار بیکارى در این استان علاوه بر توسعه زیرساختها، باید زمینه سرمایه‌گذارى بخشهاى خصوصى را نیز فراهم کرد.
او به وضعیت اشتغال در استان خراسان شمالى اشاره کرد و گفت: بر اساس آمار، ۴۰درصد از اشتغال این استان در بخش کشاورزی، ۳۲درصد در بخش صنعت ، معدن و ساختمان و ۲۸درصد در بخش خدماتى است.
مدیرکل کار و امور اجتماعى افزود: این در حالى است که این ارقام در کشور ۲۳درصد در بخش کشاورزی، ۳۰/۶درصد صنعت، معدن و ساختمان و حدود ۴۷درصد در بخش خدمات است.چرا مردم را با این ارقام نادرست مشغول میکنید کشوری که بالای 12 میلیون بیکاری هر روز فقر نابسامانی را به اشکال تازه تری نمان میسازید.
احمدى گفت: در شرایط فعلى این‌استان ۸۲۵هزار نفرى از لحاظ اشتغال جایگاه مناسبى ندارد و دولت براى رسیدن این استان به میانگین کشورى باید مساعدت بیشترى داشته باشد. باید گفت
آفتاب به کمرکش مدار هر روزه خود در آسمان رسیده و گرم می‌تابد، عده‌اى کارگر روزمزد در حالى که بقچه‌هاى خالى از صبحانه خود را زیر سر گذاشته‌اند درازکش و چرت‌زنان، هنوز در انتظار رسیدن کارفرمایى هستند. و یا حقوق پس مانده شش ماه قبل راو
شاید روى رفتن به خانه را ندارند! به نظر مى رسد که هر چه حلقه فشارهاى بین المللى بر گرد رژیم اسلامى تنگ تر مى شود، نفت و دلارهاى نفتى نقش مهم ترى براى کاستن از این فشار در استراتژى رژیم ایفا مى کنند. رژیم اسلامى سرمایه اى را که باید در خدمت کار و تولید و رفاه ملت ایران به مصرف برسد، صرف نظامى گرى و تولید سلاح هاى مرگبار هسته اى مى کند، به انحصارات نفت خوار فراملى رشوه مى دهد، براى نمک گیر کردن دولت هاى غربى صنایع ورشکسته آنها را مى خرد مثلا. دادستان مرتضوى مستقیما به گردن شخص على خامنه اى است. حامى اصلى جلاد مطبوعات ایران خامنه اى است. اوست که به آدم بى مقدارى مانند مرتضوى پروبال داده است تا به مقام یک جلاد سرشناس که رسما جلوى اجراى احکام رییس قوه قضاییه را هم مى گیرد تبدیل شود. بنابراین حمله به مرتضوى بدون حمله به نظامى که سوخت و سازش و نیاز حیاتى روزمره اش پرورش قاتلان و آدمکشان و گذاشتن شمشیر در کف آنان و سپردن کفه ترازوى عدالت به دست آنان است به جایى نخواهد رسید. خامنه اى در بهترین حالت و در صورتى که هزینه حفظ مهره سوخته منفورى چون مرتضوى را براى دستگاهش گران ببیند مى تواند او را بردارد و یکى بدتر از او را با وعده هاى تازه به جایش بگذارد. مثلا در بیانیه سه خانواده ملى مذهبى: خواهان آزادى بی‌قید و شرط و فورى عزیزان خود شدند را بگویم گرجه هزاران خانواده براین گفتمان کتامان می کنند.
خانواده‌هاى تقى رحمانی، هدى صابر و رضا علیجانى با صدور بیانیه‌ای، آزادى بی‌قید و شرط و فورى این افراد را خواستار شدند.
در بیانیه‌ى خانواده‌ى سه ملى مذهبى که توسط فریده جمشیدی، همسر هدى صابر در نشست انجمن صنفى روزنامه‌نگاران ایران و با حضور برخى فعالان سیاسى از جمله محمدرضا خاتمی، مصطفى تاج‌زاده، هاشم آقاجرى و برخى فعالان مطبوعاتی، قرائت شد، با بیان اینکه "قریب به ٧٠٠ روز از بازداشت تقى رحمانی، هدى صابر و رضا علیجانى می‌گذرد" عنوان شده است که "این سه فعال ملى مذهبى در تاریخ ٢٤/٣/١٣٨٢ بدون احضار قبلى و در منازل و محل کار خود، به دستور آقاى مرتضوى بازداشت و روانه زندان شدند که تاکنون بلاتکلیف و بدون حکم، در زندان سپرى کرده‌اند".
طی بیانیه ای مواردى براى اطلاع افکار عمومى اعلام شده: در حالى که بازجویى این افراد پس از گذشت یک ماه از بازداشت موقت، به پایان رسیده بود، بازداشت موقت ایشان پس از گذشت ٤٩٧ روز و در تاریخ ٣٠/٧/١٣٨٣ توسط شعبه‌ى ٢٦ دادگاه انقلاب تبدیل به جمعا یک میلیارد و پانصد میلیون ریال وثیقه شد که این میزان وثیقه سنگین تهیه و به شعبه‌ى ٢٦ دادگاه انقلاب سپرده شد. خاطرنشان می‌سازد در نوبت قبلى بازداشت این سه نفر در سال‌هاى ١٣٧٩ -1381 جمعا مبلغ سه میلیارد ریال وثیقه نیز براى تبدیل قرار آنان دریافت شده بود. در مورخه ٢٠/٨/١٣٨٣ دستور آزادى آقایان نیز توسط همان شعبه به زندان اوین ابلاغ شد اما پس از گذشت ٥ روز، دادستان تهران طى مصاحبه‌اى اعلام کرد که این افراد به موجب حکم پرونده قبلی‌شان (که توسط شعبه ٣٦ تجدیدنظر صادر شده) متحمل حبس هستند و آزاد نخواهند شد. چه کسانی مسئول این فجایعه در ایران هست. دنیا خون راه انداختید تا کی باید ادامه دهند.با شمام ملاهای بی دوام دنیا واقف به اعمال شما گشته. چه می خواهید از جان مردم عزیزان
تنها یک هفته به طرح بیست و دومین درخواست الحاق جمهوری اسلامی به سازمان تجارت جهانی در مجمع شورای عمومی این سازمان باقی است اما بر خلاف انتظارات هنوز نشانه های جدی و مثبتی در جهت امیدواری هایی که در بین مسؤولان نظام ایجاد شده از سوی محافل بین المللی دیده نمی شود. بگذارید مثالی از
پروفسور برنارد لوئیس , اسلام شناس برجسته انگلیسی که در دانشگاه پرینستون آمریکا تدریس می کند بگویم برنالد لوییس در مصاحبه ای با روزنامه ایتالیایی لااستامپا می گوید حکومت کنونی در ایران که علیرغم خواست مردمش قدرت را در دست دارد نه تنها خطری جدی برای منطقه است بلکه امنیت غرب را نیز تهدید می کند
برای سرنگونی رزیم از هر ابزاری بخصوص کاربرد ان تلفات جانی برای هموطنان ما نداشته باشد در هر برهه زمانی بهره مند می شویم . « مبارزات غیر خشونت آمیز ، توسط جنگ افزارهای روانی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی صورت می گیرد که توسط مردم و موسسات اجتماعی به کار گرفته می شوند . این سلاح ها با نام های گوناگونی همچون اعتراضات ، اعتصابات ، عدم همکاری ها ، تحریم ها و بی میلی نیروهای مردمی شناخته شده اند . » ما پیروزیم چون حق با ماست.
پیشگام المان 05.05 . 18
از بحران تازه به انتظار چه نشستند.
همانطور که میدانید
علی اکبر هاشمی بهرمانی ( معروف به رفسنجانی) در خانواده یک باغدار پسته در رفسنجان بدنیا آمد. در دوره جوانی ، با رضایت پدر ، تحصیلات طلبه گی خود را آغاز کرد. او بعد از وقایع 15 خرداد 42 و تبعید خمینی به نجف ، به یکی از مریدان او تبدیل شد و به همراه جمعی دیگر از طلاب و آخوندهای سیاسی، به تکثیر و توزیع نوارها و نوشتجات خمینی در ایران مبادرت می ورزید، از اینرو وقتی انقلاب 57 با کمک آمریکا و نهضت آزادی و بخشی از سران ارتش شاهنشاهی و صد البته فقدان یک آلترناتیو نیرومند رادیکال- دمکراتیک، توسط خمینی و دارو دسته اش ملاخور شد، او خیلی سریع به حلقه اصلی روحانیون مورد اعتماد خمینی پیوست و توسط خمینی به عضویت " شورای انقلاب" در آمد . او همچنین با همکاری بهشتی، موسوی و .... دست به ایجاد حزب جمهوری اسلامی زد تا با متشکل کردن حزب الله و پایه حمایتی رژیم ، به رقابت با رشد سریع احزاب و سازمانهای دگر اندیش بویژه نیروهای چپ و دمکرات بپردازد. او در راستای همین استراتژی ، ضمن دعوت خمینی از قم به تهران و به استعفاء کشاندن دولت موقت مهدی بازرگان ( که ائتلافی از نهضت آزادی ، جبهه ملی ، حزب ملت و... بود ) دولتی تماماً " حزب اللهی" و " خط امامی" بر سر کار آورد و خود چندی بعد به ریاست مجلس شورای اسلامی برگزیده شد . او قبل از سال 60 دو بار توسط گروه مذهبی فرقان هدف ترور قرار گرفت، اما هر دو بار جان سالم بدر برد. که همین، نرخ او را در کاست حاکم بالا برد و او را به یکی از محرمان دست راست خمینی مبدل نمود. و اما طی 2 دوره ریاست جمهوری و وعده وعید های تو خالی و بالا بردن تورم و عاملین سرمایه خصوصی و بانی فقر فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی در جامعه در جریان اوجگیری بحران هسته ای، سال گذشته رفسنجانی از تریبون نماز جمعه فریاد زده بود که آمریکا اگر مایل به مذاکره باشد، باید " آدم " خود را بشناسد ( بعنی بهتر است به سراغ او بیاید تا اینکه روی اسب لنگ خاتمی شرط بندی کند!!) .رفسنجانی در جریان دو انتخابات گذشته ( انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات مجلس هفتم) فهمیده که اکثریت مردم با بن بست دو خردادیها، دیگر مایل به حمایت تاکتیکی از آنها نیستند و از طرفی به شدت از جریانات محافظه کارتر نظیر موتلفه و ....متنفرند ، از اینرو با خنثی شدن احتمالی این دو جناح ، شانس را برای دورخیز خود مناسب می بیند. بویژه اینکه هر دو جناح رژیم نتوانسته اند که کاندید واحدی را معرفی کنند. در " جبهه اصلاحات" معین و کروبی در برابر هم قرار گرفته اند، ضمن اینکه بخشی از ائتلاف دو خرداد نیز علناً از رفسنجانی حمایت می کند. در جبهه " اصول گرایان" نیز لاریجانی و قالیباف و ولایتی و .... در برابر هم صف آرایی کرده اند. رفسنجانی در عین حال امید دارد که انتخابات به دور دوم کشیده شود. او حدس میزند که در دور دوم، رقابت بین او و یک " اصول گرا" خواهد بود. او امیدوار است که در آن حالت، دو خردادیها و بخشی از پایه حمایتی آنها، ناگزیر از ریختن آرای خود بپای او شوند. البته او " مغز خر نخورده" و واقف است که به احتمال زیاد اکثریت مردم، این انتخابات پوشالی را تحریم خواهند نمود. به خصوص از این نظر که برای اولین بار طی هشت سال گذشته یک نوع اجماع عمومی در اپوزیسیون برای عدم شرکت در انتخابات 27 خرداد 84 بوجود آمده است ( بگذریم که بخشی از این اپوزیسیون، از سر ناچاری تن به تحریم داده و الا تا همین دیروز سخن گفتن از تحریم را انفعال و برخورد غیر سیاسی ارزیابی میکردند )همانطور که میدانید . ما با امپریالیسم ترور سرو کار داریم
رفسنجانی بروشنی از تنفر مردم نسبت بخود آگاه است ( او نمونه ای از این تنفر را در جریان مراسم روز کارگر در استادیوم 12 هزار نفره آزادی مشاهده نمود ) بنابراین روی آرای اکثریت مردم حساب نمی کند، او روی آرای اکثریت پایه حمایتی رژیم و ایادی و مزدوران آن ( حداکثر 15 درصد جمعیت ) و نیز روی آرای آن بخش از مردم که جهت مهر دار شدن شناسنامه در انتخابات شرکت می کنند و یا بیم دارند که پیروزی کاندیدای " اصولگرا" اوضاع را بدتر کند، حساب باز کرده است . اما آیا اکثریت پایه حمایتی رژیم، حاضر خواهند بود، سکان کشتی بحران زده جمهوری اسلامی را بدست او بسپارند ؟ آیا کاندیداهای اصولگرا حاضرند بخاطر حساسیت اوضاع سیاسی و بین المللی ، به نفع رفسنجانی کنار بروند ؟ آینده نزدیک پاسخ این سئوالات را مشخص خواهد نمود. اما برای اکثریت لگد مال شده جامعه، نه تنها شرکت در این انتخابات ضد دمکراتیک و ارتجاعی معنی ندارد، بلکه تنها و تنها سرنگونی این رژیم است که آنها را خوشحال خواهد کرد. رفسنجانی بروشنی از تنفر مردم نسبت بخود آگاه است ( او نمونه ای از این تنفر را در جریان مراسم روز کارگر در استادیوم 12 هزار نفره آزادی مشاهده نمود ) بنابراین روی آرای اکثریت مردم حساب نمی کند، او روی آرای اکثریت پایه حمایتی رژیم و ایادی و مزدوران آن ( حداکثر 15 درصد جمعیت ) و نیز روی آرای آن بخش از مردم که جهت مهر دار شدن شناسنامه در انتخابات شرکت می کنند و یا بیم دارند که پیروزی کاندیدای " اصولگرا" اوضاع را بدتر کند، حساب باز کرده است . اما آیا اکثریت پایه حمایتی رژیم، حاضر خواهند بود، سکان کشتی بحران زده جمهوری اسلامی را بدست او بسپارند ؟ آیا کاندیداهای اصولگرا حاضرند بخاطر حساسیت اوضاع سیاسی و بین المللی ، به نفع رفسنجانی کنار بروند ؟ . دلایل مشهود که در جمهوری اسلامی است.
ـ ادامه غنی سازی اورانیوم تا دستیابی به سلاح های اتمی و کشتار جمعی
همچنین ادامه حمایت از تروریسم جهانی و یا ادامه ضدیت و کارشکنی در روند صلح اعراب و اسراییل همچنین تداوم بخشیدن به آشوب ها
و ممانعت از برقراری آرامش در عراق و گسترش ایدئولوژی رادیکال و ضد بشری دیگر اینکه ادامه نقض حقوق بشر نسبت به مردم داخل ایران در جامعه ما حاد گشته باید گفت مردم مبارز به هیبچوجهی نمی خواهند شناسنامه خود را کثیف کنند . و باید تماما شناسنامه ها را پاک و پاکیزه نگهداریم پیروزی نزدیک است. برای ازادی و اسایش و رفا برای همگان .
پیشگام المان 05.05 . 18
چه میشد که مرزی نمی بود
برای نثار محبت
و انسان کمال خدا بود
چه می شد که نبض شقایق
طپش های هر قلب عاشق
و عشق آخرین حرف ما بود
چرا نه...چرا نه؟
عا لیه ایول
کاش می شد نغمه یاران شنید
کاش می شد شور و مستی را چشید
کاش می شد بانگاهش تر شویم
کاش می شد ناز او را هی کشید
کاش می شد عشوه معشوق دید
کاش می شد رنج عشقش را کشید
کاش می شد همچو باران در کویر
با دل و جانش تمنا را کشید
کاش می شد با لبانش یار بود
کاش می شد نوش دارو را چشید
کاش می شد همراه حرف دلش
کاش می شد با دل او زار گریست
کاش می شد غرق خواهش می شدیم
کاش می شد هق هق عاشق نشید
کاش می شد با صدایش مست شد
کاش می شد با حضورش سبز شد
کاش می شد در دلش غوغا بریخت
کاش می شد با لب حسرت گریست
کاش می شد همچون سیاوش بود زار
کاش می شد نغمه هایش را شنید
سلام دوست عزیز راستش من دنبال یه قالب وب لاگ میگردم که درباره امام زمان باشه شما سراغ ندارید ممنونم
بابا تو دیگه کی هستی
دمتگرم
من به شما لینک دادم
خیلی وقته به بلاگت میام چند وقتی ازت خبری نبود
چگونه می توان رنگ اسکرال بار را تغییر داد
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه
خوشحال میشم بهم سر بزنی .
کاریز منتظرته.
خانه از پای بست ویران است!
با تحریم فعال و نقشه مند انتصابات ، برنامه ارتجاع را بهم بریزیم !!
هر روز از پس روز دیگر، در سطح مطبوعات صف آرایی ها بیشتر می شود۰وزیراطلاعات علی یونسی از حساسیت لحظه صحبت می کند واعلام می دارد: " بطورکامل سرنوشت و مقدرات کشور به انتخابات گره خورده است " او حتی ازاین هم فراتر رفته ومی گوید : " هرگونه تبلیغ برای تحریم را حکم براندازی با نظام دانسته و... خواهان ممانعت ازسخنرانی مخالفین شرکت درانتخابات و تحریم کننده گان شده است و ... " بدین ترتیب وزیراطلاعات اقدام برای تحریم انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را جرم محسوب می کند . برفرازچنین تهدیدآشکاری ، پلاتفرم و بیانیه اولیه هاشمی رفسنجانی بحث ها و عکس العمل های معینی را برانگیخته است.
نگاهی هر چند کوتاه به این سند برنامه ای ، تداعی گراین استکه: رفسنجانی می خواهد کارنامه ننگین زندگی اش را از اذهان مردمان ما پاک کند . به گمانم توضیح هرچند باره معرفی این تابلوی ننگین نظام، می تواند ما را دربازشناسی این جرثومه کمک کند.
هاشمی رفسنجانی " سردار " بی سپاهی که با عضویت در" شورای انقلاب " در حیات خمینی و به زعامت شخص وی به موقعیت دست یافت ۰ درهمان شرایط به ایجاد " حزب جمهوری اسلامی " برآمد۰ و رئیس مجلس گردیدو درجنگ هشت ساله در" شورای عالی جنگ رژیم " نقشی تعیین کننده داشت .عضویت در" شورای عالی امنیت ملی " و همینطورمعاونت " ریاست مجلس خبرگان رهبری " درکنارعلی مشکینی وبه مدت هشت سال ریاست جمهوری نظام را بعهده داشت و درتمامی این ایام ، خطیب اصلی نماز جمعه تهران نیزبود۰ بعد ترریاست " مجمع تشخیص مصلحت نظام " را با خودیدک کشید. رفسنجانی همواره" تلاشگر" بی ثباتی وسازمانگرقتل ها وکشتارهای عدیده درون و برون نظام بوده ، ازجمله دردو کشتار 60 و 67 به فتوای خمینی تاسی جسته ودراین جنایت ضد انسانی سهیم بوده است .
هاشمی رفسنجانی درمباشرت جنایت فاجعه رستوران میکونوس برلین ، که منجربه قتل دکترشرفکندی ونوری دهکردی و چند تن دیگرازفعالین کرد شد، سهمی تعیین کننده داشت . پرونده دادگاه میکونوس با مداخله فعال وکیل اریگ ، موقعیت او را درنزد بشریت مترقی ودولتهای جهان و پلیس متروپل درکناررهبر( خامنه ای ) ، فلاحیان و ولایتی یعنی ( سه تفنگدار) دیگردرنقش جانی و تحت تعقیب به یک رسوایی بزرگ جهانی بازشناساند۰
با این همه رفسنجانی در راه افتادن مجموع جنایات درون کشورازجمله: قتل سعیدی سرجانی ، ابراهیم زا ل زاده ، امیرمیرعلایی و احمدتفضلی و دیگران و سلسله قتل های سیاسی موسوم به قتل های زنجیره ای ، این چهره را درمیدان سیاست به عنوان " عالی جناب سرخپوش " و درعرصه اقتصاد به " سلطان پسته " و مافیای فرزند خوانده ها درنزد مردمان مان به جامعه بازشناسانده شده است ۰ تمثیل " اکبر شاه " ازرفسنجانی توسط آحاد جامعه ما، نشانه موقعیت سنجی جامعه ازاین هیکل بی خاصیت و ضد تاریخی چون خود " شاه شاهان " بوده است .
همین موقعیت متزلزل ازرفسنجانی به مثابه مهره سوخته ای دردرون کشور، جایگاه ناتوان او را درانتخابات مجلس ششم شورای اسلامی نشان داد که مردم چگونه حاکم مقتدرو مغروررا به زیرمی کشند و او درته لیست 30 نفره کلان شهر تهران گیرمی اندازند که او به ناگزیروبرای جلوگیری ازآبروی ناداشته اش ، ترجیح می دهد تاخود را حذف نمایدوبه همان حد مقامات انتصابی اش مشغول گرددتا درفرصت مفتضی ، برای کسب قدرت خیزبردارد ، ولی آیاصرف قدرت طلبی ، درساختار سیاسی حاکمیت اسلامی ،با این کارنامه سیاه ، جامعه را به انتخاب وی وا می دارد ؟ این را تحریم و عدم شرکت نیروی میلیونی توده ها درانتخابات نشان می دهد . با این همه چنین ناامیدی ازمشارکت فعا ل جامعه، رفسنجانی رابه صدورمانیفستی سراسرچاپلوسانه وا داشته است.
رفسنجانی می گوید : " میآیم تا ایران .... شاهراه همکاری وهمگرایی را با هدف توسعه همه جانبه و پایدار، با عشق و نشاط و اعتدال طی کند: تهدیدها به فرصتها تبدیل شود و فرصتها دو چندان گردد. ... راه برای پویایی نسل جوان و خلاق و نیزهمه اندیشههای سازنده و همتهای بلند هموار گردد تا با شعار "همه با هم " کار مسیر آبادی ، آزادی، آسایش و همزیستی مسالمتآمیز با جهانیان را طی کنیم و ایرانی بسازیم شایسته نام ایرانی و تاریخ و تمدن ایران." و ادامه می دهد : " از این روی به جای هرگونه تنش، کدورت، افراط و تفریط و یا شعارهای بی عمل ، میتوانیم ظرفیتهای طبیعی و میراث معنوی و سرمایههای انسانی و ثروتهای خدادادی ایران را با کمک یکدیگر منسجم کنیم، ارزش کار را ملاک و معیار قرار دهیم... " و درادامه مانیفست۸ ماده ای اش در ماده۲ و ۳ اعلام می دارد :" ۲-- بروز گرایشهای افراطی که زحمات مدیران نظام را نادیده میگیرند و متاسفانه با بزرگ نمایی نقصانهایی که نوعاً جناحهای سیاسی در آن بینقش نبودهاند، میکوشند دامان خود را پاک جلوه دهند و چهره نظام را بیالایند. ۳ -- شکلگیری فضای سردی که مردم را در وضعیت نگران کننده از جهت تضعیف ارزشها، کاهش شان و منزلت فردی، آسیبپذیری معیشت، امنیت ملی و حقوق و آزادیهای اساسی قرار میدهد. بخشی از این فضا به فرسایش توان نخبگان در بسط حقوق و آزادیهای اجتماعی باز میگردد و بخش دیگر بازتاب برخوردهای نسنجیده و تنشهای سیاسی است که با دامن زدن به بیاعتمادی عمومی جامعه، ویژه جوانان را در معرض بحران اعتماد قرار میدهد." ( تهران- خبرگزاری کار ایران -- ایلنا ، سه شنبه ۲۰ اردبیهشت ۸۴)اگرهمین حد ازافاضات عالمانه این مکاربوقلمون صفت را در کنار کارکرد تا این دوره اش بگذاریم . آنجاکه با نقش خود در" مجمع تشخیص مصلحت نظام " اعلام می دارد : " رهبری دو سال پیش ، نامه ای به مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشتند که ما سیاستهای کلی موضوع اصل ۴۴ قانون اساسی را بررسی کنیم ۰ ما حتی مقداری ازآن حدی که رهبری خواسته بودند، تعدیل کردیم ۰ البته مخالفت هایی هم شد ۰ اما کم اثربود۰ ما ادامه دادیم " رفسنجانی برای تبیین نظراتش می گوید : " انقلاب اسلامی ، انقلاب اقتصادی نبود ، یک انقلاب مکتبی بود ۰ اصیل ترین نقطه آن ، نقطه اقتصادی ، وابستگی ها به بیگانگان قبل ازانقلاب رنج آوربود۰ اما درشعارهای خود براستقلال تاکید داشتیم ۰۰۰ درمکتبی که انقلاب ما برآن تکیه دارد ، بحث های سیاسی ، فرهنگی ، آموزشی ، عقیدتی و اخلاقی همگی اهمیت دارند ، اینها را با هم می خواهیم ۰ دربرخی کشورها اقتصاد برایشان اصل و چیزهایی دیگر تابع آن است ۰ اما درایران اینطورنیست ۰ اما همان اسلام که ما برای آن انقلاب کردیم ، به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم اهمیت زیادی می دهد ۰۰۰ " ( روزنامه دنیای اقتصادی ، دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۳ ) رفسنجانی وقتی در مقام مدیراجرایی و کارگزاراست ، سیاست پشت سیاست صادرمی کندو وقتی به رای و " مشارکت حد اکثری " نیازمند می افتد ، به تاسی از امام راحلش می گوید : " با شما ملت ایران باردیگر،آرزوی آن عارف الهی، پیرجماران را به یاد میآوریم که همواره میفرمود: اگراستقلال وآزادی وطن را خواهان هستید، "همه با هم" باشید. " ( خبرگزاری کارایران – ایلنا ، سه شنبه ۲۰ اردبیهشت ۸۴ ) برای مایی که 26 سال بیگانه گی و جان فرسایی شعار" همه با هم " خمینی ضدبشر را تجربه کرده ایم، اینبارتحت هیچ شرایطی نمی بایست به فراخوان رفسنجانی جانی گردن نهیم!
دراین میان آنچه ازفرسایشی کردن سیاستهای کلی کشورازجمله : تغییرات پایه ای موضوع اصل ۴۴ قانون اساسی – قانونی که کلیت آن تا به امروز، هیچ گاه منافع توده پا برهنه جامعه ایرانی را نمایندگی نکرد -- توسط " مجمع تشخیص مصلحت نظام" که رفسنجانی برراس آن بود به نفع بخش خصوصی و خصوصی سازی ها ، سازماندهی می شود تا چرخ گردش آن به نفع طبقات دارا و متمکن ، گردن کلفت و سرمایه دار و مشتی سرمایه خوارجا به جا شود . می توان آنرا اززبان مهره دیگری چون: محمد رضا باهنر" نائب رئیس مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام" بازشنید.
باهنرمی گوید : " من طرفداراقتصاد خصوصی هستم ۰ من معتقدم باهنر سال ۱۳۶۳ با باهنرسال ۱۳۸۳ تغییری نکرده است ۰ آن موقع طرفداراین بودم که به بخش خصوصی باید هرمقدار که می تواند کار کند ، بایداجازه کارداد۰ اقتصاد، رونق و توسعه را بخش خصوصی می سازد ۰ دولت هم باید حامی باشد" و برای اینکه بیان خود را اثبات کند ۰ ادامه می دهد : " ما منهای مجلس در مجمع تشخیص مصلحت نظام درهمین ماه های اخیر، سیاست های حاکم براصل ۴۴ را تصویب کردیم ۰ ازلحاظ خصوصی سازی که به آن سوی قضیه رفتیم ، یعنی کسانی که طرفدارخصوصی سازی بودند را راضی کرد۰ مهم این است که دراجراء درست اجراء شود" ( روزنامه دنیای اقتصادی ، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۳ ) ازاین احکام این درمی آید : سیاست "همه با هم" ی که رفسنجانی ازآن صحبت می کند ، درواقع تعیین تکلیف با"همه با من" ی هست که تمامی شبکه سرمایه داری بزرگ و مالکیت کلان بازار، اختاپوس نقدینه گی ، دلالی عریان و بی چهره درتمامی سیستم بوروکراتیک کشوررا دربخش " خودمانی سازی " و همراهی با سیاستهای صندوق بین المللی پول وبانک جهانی وتابعیت از سیاستهای نیولیبرالیستی اقتصاد جهانی و جهانی سازی ، کشور را برای همیشه بدهکارجهان سرمایه ساختند تا راه را برای چپاول آقازاده هایشان هموارنمایند تا " همه با هم " بخورند ، بدرند و بچرندو جامعه به سیری قهقراه ترازآنچه که در نظام پیشین شاهدش بودیم ، نزول نمایدتا همان ورشکستگان به تقصیر، میدان داری کنند و مردم نیزازسرناگزیری ، فقر، احتیاج ، بی پولی ، فحشاو گرسنگی ، چپاول و ناامنی ، حقارت و سقوط اخلافیات ، بیماری و ناعلاجی و غیره به همان کفن دزد قبلی خدا بیامرزی دهند!!
کاندیداهای خودی در اردوی درون خود، درست برسرهمین "عقلانیت" لحظه که به رای عموم نیازمندمی باشند، برای بازارگرمی این و آن و دردرون قبیله خودی ، برجان هم افتاده اند تا ازیکدیگرسبقت بگیرند. مهدی کروبی که دردوره خاتمی درراس مجلس اسلامی و درسربزنگاهها درمقام محلل و توبره کش قداست رهبری عمل می کرد ، امروز درنامه بالا بلندی به رفسنجانی اورا مخاطب قرارمی دهدوبه مودبانه ترین زبان ازهاشمی می پرسد: " جنابعالى امروز به صورت علنى یکى ازدلایل بازگشت خود به صحنه را نگرانى ازطرد نیروهاى گرانقدرانقلاب اعلام مى کنید. قاعدتاً براى مردم جالب خواهد بود که بدانند شما دربرابر ردصلاحیت نیروهاى خدمتگزاربه کشورو سایر تلاش هاى علنى براى حذف نیروهاى انقلاب، کدام موضع گیرى علنى را انجام دادید؟ آیا جنابعالى قبول دارید که دربعضى موارد رفتار خود شما موید روش هاى حذف و طرد بود؟ کروبی برای دفاع از فرصت طلبی های خود بیان می دارد: " البته اینجانب این کارودفاع ازسایرکسانى که صلاحیت آنها به ناحق رد شده بود را نه درروندى کاسبکارانه بلکه به عنوان وظیفه اى ملى وانقلابى تلقى کرده ام..."
( نقد کروبی بر بیانیه هاشمی رفسنجانی ، پنج شنبه 29اردبیهشت ۸۴، روزنامه شرق)
اینکه مهدی کروبی خود بعنوان یک ورشکسته به تقصیر، با نامه اش به رفسنجانی ، صحنه فعالیت انتخاباتی را به کشاکش جناحی کشانده است وازوی سوالاتش را طرح می کند ، خود نشانه این ا ستکه لحظه را برای پائین آوردن شانه های حریف برروی تشک کشتی مناسب دیده است ! باید از کروبی پرسید: آیا این " وظیفه ای ملی وانقلابی " تا به امروز نمی توانست نه به شیوه " کاسبکارانه " بلکه در روندی منطقی در نقد زندگی سراسر فساد هاشمی رفسنجانی طرح می شد؟چگونه است که تا دیروز به عنوان رئیس مجلس، توطیه سکوت را برهر نوع اظهار نظری ترجیح دادی و امروز از سر بی اعتباری هاشمی رفسنجانی و نفرت میلیونی مردم نسبت به ایشان، شما نیزدعوای خانواده گی را سپر بلای لب فروبستن تا دیروزتان کردید تا بازار را داغ نگه دارید؟
باید با فریادی رسا بر فرق سر این امامان عمامه به سر کوبید : خانه ای که از پای بست ویران است. اینگونه ترفند ها راه به جایی نمی برد!! در مقابل این جنک و دعواهای زرگری ، مطبوعات از نگرانی های محمدمعین نامزد جبهه مشارکت هم گزارش می کنند.ا وضمن ابرازنگرانی طی سخنرانی که درشهرهمدان داشت ، تاکید کرد : " حضورپرشوروگسترده مردم، مانع رد صلاحیت من خواهد شد. کسانی که ازرد صلاحیت من سخن می گویند ازبه عرصه آمدن جوانان و نخبگان جامعه احساس خطر می کنند " محمد معین درادامه اشاره کرد : " امیدوارم انتخابات این دوره فقط یک " نه " بزرگ به گذشته نباشد ، بلکه در کنار نقد کاستی های گذشته ، یک " آری " بزرگ نیزبرای فرد انتخاب شونده باشد تا با پشتوانه آن مقتدرانه، موانعی که دربرابراصلاحات و خاتمی مظلوم قرارگرفت را پشت سربگذارد" معین ضمن ابرازنوعی نگرانی ازسیاست حذف شورای نگهبان اعلام می دارد : " درصورت رفتارمنطقی شورای نگهبان ، هیچ عاملی برای رد صلاحیت من وجود نخواهد داشت " ( سایت محمد معین سه شنبه ۲۰ اردبیهشت۸۴ ) درقبال چنین مواضعی رضا خاتمی اعلام می کند:" اگر معین را رد صلاحیت کنند به این معناست که نمی‌خواهند کوچکترین رقابت را بپذیرند." وی ادامه می دهد :" آقای هاشمی برنامه‌های خودشان را دارند نه ما با ایشان صحبت کردیم و نه ایشان با ما صحبت کرده‌اند. و حضورایشان باعث مشکلاتی برای جناح محافظه‌کار شده است تا برای اصلاح‌طلبان..." ( همان ماخذپیشین )
وقتی سخنان معین و رضا خاتمی را درمقابل تبخترپیامبرگونه هاشمی رفسنجانی و بیانیه انتخاباتیش قرارمی دهیم ۰ آنجاکه با خودخواهی تمام اعلام می کند : " با توجه به شرایط حساس منطقه می آیم تا با شعارهمه با هم ، مسیرآبادی ، آزادی ، آسایش و همزیستی مسالمت آمیز با جهانیان را طی کنیم وایرانی بسازیم ، شایسته نام ایرانی و تاریخ و تمدن ایران " (ماخذ پیشین ، سه شنبه ۲۰ اردبیهشت ۸۴ ) ما زبونی محمد معین را شاهد می گردیم که ضعف وشکست کاندیدا توری خود را درقبال موجودیت عریان سیاست آپارتاید حذف و قیچی کردن شورای نگهبان حافظ نظام تا چه حد، وی را به اغوا گری و بهره برداری نسبت به دو خرداد وا می دارد که دیگرباردنبال " یک آری بزرگ " بگردد.
بیگمان آنچه که تا به امروز مشخص است : همه کاندیدای های به صف شده درمقابل تحریم فعال انتخابات در 27 خرداد 84 توسط توده میلیونی مردمان مان ازبهره برداری به خیابان آمدن آنان محروم خواهند ماند . چرا که تا به امروز، مردمان جامعه ما ازاین امامزاده خیری ندیدند و ترجیح میدهند که به تمام آنان پشت کنند و عطای این حکومتگران را به لقایشان وا بگذارند!!
دیروزو امروز و فردا ، شعار تحریم فعال نه یک گزینه منفعل از جانب این گروه و آن دسته و یا آن سازمان و این حزب – هرچند که همه سازمانها و احزاب رادیکال وسوسیالیست و سرنگونی طلب ، به تحریم فعال انتحابات بر آمدند – با این همه انتخاب شعار تحریم فعال ، اتخاذیک شیوه مبارزه بهنجاری است که جامعه ما ازآن به مثابه نا فرمانی بر حکومتگران و نا ممکن ساختن حکومت آنان به خدمت گرفته اند.
شعار تحریم فعال و نقشه مند ، با به چا لش کشیدن ، همه طرفداران " آزاد سازی انتخابات " ، جانبداران " کاندیداتوری خوشنام " و اجماع تبدیل " انتخابات آزاد" به " رفراندوم " به پیکاری مانند می گردد که جنبش های موجود در سطح جامعه ما : اعتراضات اقیت های ملی ، دانشجویان ، زنان ، پرستاران ، معلمان ، وبلاگ نویسان و روشنفکران مخالف کلیت نظام سانسوروحکومت زورو سرنیزه ، خیزش های گسترده جوانان و مادران اعدامیان وتجمع خاوران و انبوه میلیونی کارگران و بیکاران درهمین چند ماه گذشته به روشن ترین بیان به صف آرایی خود نشته اند.
شعار تحریم فعال با کمتر نسخه از قبل تعریف شده ای ، خود را به اشکال گوناگونی درسطح سراسر کشور تا به امروز نشان داده است . در درون کشور، آرایش چند گانه ای برای 27 خرداد درتدارک کارمردمان جامعه ما جا گرفته است . دیوارنویسی ، خانه نشینی ،خاموش کردن چراغ ها و شمع روشن کردن، به درون پارک ها رفتن ، خلوت کردن محدوده صندوقهای رای ، به خیابان آمدن در بعضی نقاط کشور ، تحرکات ایذایی عوامل رژیم را بی پاسخ نگذاستن ، صدوراطلاعیه های روشنگرانه درسطح محلات ، مناطق روستایی و شهری ، بسیج محلات کارگری و صدورقطعنامه ها و تشکیل اجتماعات وافشای برنامه های تا حال اعلام شده کاندیدا ها ، همه و همه تاکتیک های تا حال اعلام شده مبارزین داخل کشوراست که هرچه به 27 خرداد نزدیک ترمی شویم ، شعاع عمل آن نیزگسترده ترمی گردد.
درایران امروز بیش از وقتی ، همه برای برپایی یک جنبش تحریم فعال و فشارکارآمدبه جانبداران شرکت در انتخابات ، جامعه را آبستن حوادث غیرقابل پیش بینی کرده است . برای ما جانبداران به انقلاب اجتماعی توده ای ، سازمان یابی جنبش های اعتراضی و اعصابی پایه دار قبل وبعد ازانتخابات ، موثرترین گزینه ایست که درهرشرایط راه را بر حکومتگران ضد مردمی خواهد بست . به خط شدن مردمان مان درتلاطم نا برابری های موجود اجتماعی و ایستادگی آنان دربرابرهرنوع تجاوز و مداخله سلطه طلبی بیگانه، سیر رویداد ها را به سمت یک روند مبارزه طبقاتی خواهد کشاند که اولین پیآمد مثبت آن درهم شکستن صف دست یابی کاذب " وفاق" و" همه با هم " بیمارگونه است که همه ورشکستگان به تقصیربه دروغ با شعار " امروز فقط اتحاد " و " پرهیزازخشونت " و " راه جویی مسالمت " برای مصونیت جویی خود در راستای هرسازشی برای به اصطلاح حفظ یک پارچه گی و " انسجام ملی " با بیمایه ترین چهره های قرن ، خود را مجاز می شمارند.
شعار تحریم انتخابات ، آغاز اعتصابات ، کارآمد ترین گزینه ای است که کارگران این نیروعظیم تولید و به حرکت در آورنده گان چرخش زندگی و حیات ، در روز اول ماه مه دربرابرنمادانتصابات ریاست جمهوری ، اززبان خود جاری کردند و رفسنجانی رابه مانند طاق نسیان " اکبر شاهی " به سینه دیوارزدند و صدای پای محکم خود را به میدان کشاکش این مبارزه نا برابردرمیدان آزادی برزمین کُوفتند. مقدم این به صحنه آمده گان میمون و مبارک باد.
باری انتخابات را تحریم کینم و اعتصابات را آغازنمایم . این است آنچه بباید و آنچه بشاید!! شنبه21مه2005
سلام!
سایت راهنمای خوبی داری.
اینم کد یه ساعت قشنگ:
param name="_cx" value="2725"
param name="_cy" value="2699"
param name="FlashVars" value
param name="Movie" value="http://www.forougheiran.com/lhclock.swf" ref
param name="Src" value="http://www.forougheiran.com/lhclock.swf" ref
param name="WMode" value="Transparent"
param name="Play" value="-1"
param name="Loop" value="-1"
param name="Quality" value="High"
param name="SAlign" value
param name="Menu" value="-1"
param name="Base" value
param name="AllowScriptAccess" value="always"
param name="Scale" value="ShowAll"
param name="DeviceFont" value="0"
param name="EmbedMovie" value="0"
param name="BGColor" value
param name="SWRemote" value
param name="MovieData" value
param name="SeamlessTabbing" value="1"embed src="http://www.forougheiran.com/lhclock.swf" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" type="application/x-shockwave-flash" name="obj2" width="103" height="102" quality="Best" wmode="transparent"/object
body onload="window.open('http://www.hosein-arjomand.blogfa.com')" /body
امیدوارم مطالب تازه ای نقل کنی.
ابزار جدید انتخاباتی
ملاها بازهم قرآن بر سر نیزه برده اند
چه کسی واقعا به قرآن اهانت کرده است؟
یک هفته ای پس از آنکه مسلمانان متعصب پاکستان و افغانستان با برپایی تظاهرات مدعی شدند که قرآن خدا توسط آمریکایی ها در زندان گوانتانامو مورد اهانت قرار گرفته و از آن به عنوان ابزار شکنجه استفاده شده, ناگهان ملاهای ابن الوقت اشغالگر ایران به یاد آوردند که چرا آنها زودتر به یاد استفاده از این ابزار برای بازهم تحمیق مردم ایران و در این بحبوهه انتخاباتی نیفتاده بودند؟ این بود که به ناگهان از روز 26 اردیبهشت ماه ملاهای فیضیه با صدور پیام های متعدد و خطاب به مردم ایران خشم خود را از این اقدام آمریکای جنایت کار نشان داده و آنها را دعوت به راهپیمایی برای رفع اهانت از قرآن کردند. باشد, فرض کنیم که ملایان واقعا از اینکه در 30-40 هزار کیلومتر آنطرف تر از مرزهای ایران به قرآن اهانت شده دلشان به درد آمده, و چون باور ندارند که خدای باریتعالی که خودش این قرآن را آفریده عرضه نگهداری از آن و سنگ و سوسک کردن سربازان آمریکایی مستقر در گوانتانامو را دارد, لذا برای بهره برداری انتخاباتی از همین موضوع آمده اند قرآن ها را بر سر نیزه کرده و مجددا فریاد مرگ بر آمریکا را سر داده اند. همان آمریکایی که ملاها چندین سال است برایش پیغام و پسغام می فرستند و از عوامل روشنفکرنمایشان در واشنگتن می خواهند که هر طور شده سر صحبت را با آنان باز کند. بله همان آمریکا دو باره شده است, جهانخوار و ....
اما, اگر حتی یک نفر از این ملاهای ریز و درشت که دلشان از اهانت به قرآن به درد آمده, راست بگوید, روی این سخن بنده در این مطلب با همان یک نفر است و می خواهم از او و البته از برخی از مردم خام شده سرزمینم سئوال کنم که آیا واقعا کرده اید که چه کسی به قرآن اهانت کرده است؟ و اگر جواب این سئوال را یافتید حاضرید عوامل آن را که همین دم دست هستند نه 30-40 هزار کیلومتر آنطرف تر, بگیرید و مجازاتشان کنید و یک ملتی را آزاد سازید؟
برای پاسخ به این سئوال کافیست علاقمندان به حفاظت از طهارت و تقدس قرآن فقط یک روز مرد و مردانه به میان مردم شهرهای خودشان بروند و از نزدیک انواع و اقسام فحش های چارواداری را که مردم در اتوبوس و تاکسی و صف فروشگاهها , نه فقط به قرآن که به خود حضرت باریتعالی و تمام ائمه اطهارش می دهند, با گوش مبارکشان بشنوند تا دریابند که چه کسی موجب برگشت یک ملت از دین و خداو قرآن و ائمه اطهار کلهم اجمعین شده است: حکومت جمهوری به اصطلاح اسلامی و مشتی ملای بیکاره مفتخور ابن الوقت.
قرآن تا جایی که به صورت یک متن چاپ شده کاغذیست, هیچ نوع تقدسی ندارد که کسی بخواهد با بازی کردن با آن, آن را مورد اهانت قرار دهد. قرآن مثل سایر کتب آسمانی حاوی یک سری دستورات است که (به حق و ناحقش هم کاری نداریم) اگر اجرا نشد و به هیچ گرفته شد و یا برعکس ان عمل شد, آن گاه مورد اهانت قرار گرفته است.
آقایان ملاها ی قم که نمی دانید در گوانتانامو چه اتفاقی رخ داده و بازهم برای تحمیق مردم از این طرف غش کرده اید و توی سرتان می زنید که به قرآن اهانت شده, اولا بدانید که به جز جمعا و حداکثر یک میلیون نفر از عوامل جیره خوار شما در سراسر این سرزمین, دیگر هیچ کسی از این 70 میلیون نفر تره هم برای حرفهای شما خورد نمی کند تا چه رسد به تظاهرات برای رفع اهانت از قرآن و ثانیا بدانید که این ملت می دانند که:
• تبدیل هزاران دختر معصوم ایرانی به روسپی های خیابانی (قرآن به شدت با روسپیگری مخالف است و آن را جزء گناهان کبیره قرار داده است)
• نزولخواری وسیع بانک های اسلامی خودتان و از بین رفتن قبح رباخواری در میان مردم (قرآن به شدت با رباخواری مخالف است و آن را جزء گناهان بزرگ می داند)
• وجود و افزایش هزاران مجرم قاتل در زندان های کشور که محصول حکومت خودتان هستند ( قتل نفس از نظر قرآن به شدت محکوم و جزء گناهان کبیره است)
• وجود همه ساله صدها هزار پرونده اختلاس, کلاهبرداری و امانت خواری در دادگستری ها و رشد سریع این جرایم ( قران هرگونه اختلاس و کلاهبرداری و امانت خواری را به شدت نهی کرده است)
• و خلاصه رشد و توسعه سریع تمامی گناهان صغیره و کبیره برشمرده شده در قرآن در دوران 27 ساله حکومت به اصطلاح اسلامی شما نامردمان خبیث
فقط یک معنا دارد وآن اینکه, کسانی که قرآن را مورد اهانت ابدی قرار داده و شرایط اهانت به آن را توسط 70 میلیون مردم ایران فراهم آورده اند, خود شما هستید بی وطنان ضد خدای, چپاولگر و آن وقت یک ماجرای نامعلوم در یک زندان آمریکایی را بهانه قرار داده و خودزنی می کنید که ای وای قرآن از دست رفت. شما بی شرم ترین مردمان تمام قرون وو اعصار خودتان بهتر از هرکس می دانید که با رفتارها و عملکردهای سراسر چپاولگرانه, ظالمانه, متجاوزانه ایمان یک ملت را نه فقط به قرآن و ائمه اطهارتان که نانش را می خورید, بلکه به خود خداوند هم بر باد داده اید.
شرم و ننگ و نفرین بر شما باد.
آیا یک ایرانی باشرف و با فرهنگ حاضر است بازهم شناسنامه خود را با مهر انتخاباتی تا بدین حد رسوا و برای تایید این عمله های ظلم کثیف کند؟
هم میهنان در روز 27 خرداد در خانه هاتان بمانید, گرد مرگ و سکوت به خیابان ها بپاشید, خیابان ها را تخلیه کنید و ملاها را با گزمه های حکومتی و ماموران بسیجی و سپاهی و اطلاعاتی شان تنها بگذارید و اجازه دهید دوربین های رسانه های خبری جهان قهر شما ملت را از مشتی آخوند چپاولگر به چشم جهانیان بکشند.
قهر خود را از این بی وطنان در یک رفراندوم خاموش در شب و روز 27 خردادماه به جهانیان نشان دهید و ثابت کنید که شما تایید کننده چپاول و قتل و غارت و تجاوز و همدست ملاها نیستید.
ستاد مبارزان داخل کشور
علی
27 اردیبهشت ماه 1384
17/05/2005
تهران
amir jan
az ashnaie ba to khoshhalam va barat arezooye movafaghiat mikonam
mesle in ke shaer ham hasti
very good
سلام/خوبی/متن بسیار زیبایی بود /منتظر حضور گرمت در وبلاگم هستم/ و عشق رئیایی فراموش نشدنیست
سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید اما مشکلی که هست شما همه چیز را در باره کدهای جاوا میگویید جز یک چیز و آن اینکه مثلا فلان کد را دقیقا در کدام قسمت از قالب وبلاگم کپی کنم
بطوریکه هم کار کند وهم قالب وبلاگ را بهم نریزد چون یکی از این کدها را امتحان کردم اما کار نکرد ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمایید.
سلام . خوبی . وبلاگ مفیدی داری . دوست داری با منم آشنا بشی . قربانت ..سهیل از وب لاو یو
در وبلاگم لینکتان را گذاشته ام ،اگه امکانش بود لینکم کنید.
سلام از این همه کد با حال ممنونم از این بهتر نیشه راستی با تبادل لینک اگخ موافقی به وب من یه سری بزن خیلی با حاله من لینک سایتت رو گذاشتم تو هم این کار رو بکن ممن.نم
سلام
از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقییت و پیروزی می کنم
خدایا.......شعر خوشگلی بود.گفتم منم بکامنتم سی تا بشه..
سلام کاوشگر ... بعد از مدتها اومدم به دوستای قدیمی سر بزنم ... یکی از دوستائی که گرچه به قولهائی که می‌داد عمل نمیکرد(باشه نمیگم:دعوا بده!) اما از وبلاگش خیلی استفاده کردم و مرام اقتضا میکرد بیام تشکر کنم از خودش و وبلاگ خوبش ... دست شما درد نکنه!
man be roozam
سلام . خسته نباشید . وبلاگ توپی داری
یه سوال داشتم اینکه چطور میشه برای وبلاگ زیر صفحه تعریف کرد مثل وبلاگ خودت که به خودش لینک میکنه (هر کد یه صفحه جدا باز میشه)
راستی من بهت لینک دادم تو هم ما رو فراموش نکن یه لینک به ما بده
به امید دیدار
چه میشه کرد... ما اینقدر گفتیم ای خدا ای خدا... هیچ خبری نشد... یه ذره تو بگو... حتما خدا خاطرت رو میخواد و یه کاری میکنه که ما هم نجات پیدا کنیم...
سلام زیبا بود امان از زمانه .............موفق باشی
سلام و ادب برای شما.
اگر زحمتی نیست کد ساخت آلبوم عکس رو می خوام برای وبلاگم.من در میهن بلاگم.ممنون.
salam dost man kheili aali bod vaghean mamnon
چگونه می تون یک سیستم نظر سنجی راه انداخت؟
سلام وبلاگ خیلی جالب و قشنگی دارید خیلی خوشم اومد اگه به من هم شری بزنی خوشحال می شم
باعرض سلام
وبلاگ جالبی داری
می خواستم خدمت شما و تمامی دوستان عرض کنم که
برای آزادی کشور تنها گزینه موجود احمدی نژاد است
اما همه می از سر ناآگاهی می گویند چون او ریش دارد بنابراین یک بسیجی است
و مشت نمونه خروار
نه دوست من! آیا تو این شخص را می شناسی که شایعه های فحش گونه ای را که در باره او می زنند را باور می کنمی؟
می گویند: او که بر سر کار بیاید بازار نوحه خوان ها و بچه بسیجی هایی که
تازه ریش سبز کرده اند را جو می گیرد و روز از نو و روزی از نو...
نه دوست من چطور شخصی که شانزده سال در دانشگاه میان دختر ها و َ ÷سر ها
تدریس می کرده و کسی که در آخرین لحظات شمارش رای اولین دوره انتخابات
نفرسوم بود در در تهران ،بیشترین رای را آورده و همراه با ....به دور دوم راه یافت؟
اگر دوست من مردم تهران را ملاک قرار دهیم (البته قصد بی ادبی خدمت مردم عزیز تهران ندارم) آیا
می دانید که چه خدمت هایی را به این مردم عزیز در غالب شهرداری کرده است؟
از شما می خواهم با چشمانی باز به سالم ترین کاندیدای ریاست جمهوری بنگرید
ظاهر گرا نباشید چون ریش داشت آدم بدی است!
عده بسیاری را در سفرم به تهران را دیده ام که می گویند او بهترین شخص است
او هر چه باشد آزمایش خود را در شهردار بودن تهران ÷س داد
او نیز می توانست سوء استفاده کند اما نکرد
همه گی نمی خواهیم خاطرات 12 یا 8 سال ÷یش بار دیگر تکرار شود
تنها همه گی با هم به او می ÷یوندیم
تنها برای آینده ای روشن به احمدی نژاد رای می دهیم
سلام، دستت درد نکنه. وبلاگت برای من که تازه شروع کردم خیلی خوب بود.
اگه دوست داشتی سری بزن و خوشحال میشم اگه نظری داشتی بگی و با تجربیات ریز و درشتت راهنمائی کنی.
انگیزه اصلی تشکیل وبلاگ را در اون نوشتم و اضافه کنم در یک کافی نت دانشکده کار می‌کنم که حدود ۲۰۰۰ دانشجو داره و حدود ۲۰ کامپیوتر.
به هر حال می‌خواهم مجموعه‌ای باشه که بیشتر این قشر درگیرند و از هجویات و هزل دوری شود.
با تشکر مجدد و امید موفقیت بیشتر.
سلام
خسته نباشی واقاآخرشی تبادل لینک میکنی
با سلام
از وبلاگتان بسیار استفاده کردم
من مایل به تبادل لینک با شما هستم
http://realitygq.blogfa.com
در مورد حقایق شرکت گلدکوئست است
ای بد نبود
ba salam man taha nassiri modir site tahasoft az webloge zibaye shoma didan kardam va az jenab ali dawat be tabadol link va logo ba site tahasoft minemayam
za tarighe site tahasoft shoma mitavanid bedoone sarmaye gozari emkanate foroosh faza va sabte domain ra dar weblog khod faraham avarid va ba in kar bejoz matrah kardane weblog khod be onvane weblogi motabar bedoone sarmaye gozari az soode ziyadi bahremand khahid shod
hamchenin banke bozorgi az ahang hay bedoone kalame midi mojod dar tahasoft be shoma komak mikonad ta webloge khod ra jazzab tar konid
jahate ettelaat bishtar be address www.tahasoft.com morajae konid
be omide piroozi shoma
taha nassiri info@tahasoft.com
طاها نصیری
سلام دوست من. مطالب مفیدی داری . دمت گرم !
salam
web.. kheyli por mohtavai darid
fagat mikhastam chand ta soal konam ke omidvara zod gavabesho begiram:
onam inke aghe bekhay ye barname dakhel web lag berizy che bayad kard va tozih bedahid.